معنی جامه ابریشمین گرانبها

لغت نامه دهخدا

ابریشمین

ابریشمین. [اَ ش َ] (ص نسبی) از ابریشم: جامه ٔ ابریشمین.


گرانبها

گرانبها. [گ ِ ب َ] (ص مرکب) نفیس. قیمتی. ثمین. باارزش. سنگین قیمت:
وی ماه سبک عنان تر از عمر
چون عمر گرانبهات جویم.
خاقانی.
ای درّ گرانبهاتر از روح
چون روح سبک لقات جویم.
خاقانی.
گرچه گهری گرانبها بود
چون مه به دهان اژدها بود.
نظامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

ابریشمین

(صفت) منسوب به ابریشم جامه و پارچه ابریشمی.

فرهنگ معین

ابریشمین

(اَ شَ) (ص نسب.) منسوب به ابریشم، جامه و پارچه ابریشمی.


گرانبها

(~. بَ) (ص مر.) نفیس، باارزش، قیمتی.

فارسی به عربی

گرانبها

ثمین، شیء ثمین، غنی، لا یقدر

فارسی به ایتالیایی

گرانبها

pregiato

prezioso

فارسی به آلمانی

معادل ابجد

جامه ابریشمین گرانبها

941

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری